دانلود پاورپوینت با موضوع اصول و مبانی کارآفرینی،
درقالب ppt و در 124 اسلاید، قابل ویرایش.
بخشی از متن پاورپوینت:
تعاريف كارآفرينى
در قرن شانزدهم ميلادى واژه فرانسوى Entreprendre
كارآفرينى اولين بار براى افرادى به كار برده شد كه در ماموريتهاى نظامى
خود را به خطر مىانداختند.
بعدها اين واژه به كسانى اطلاق شد كه مخاطره يك فعاليت اقتصادى را مىپذيرفتند و آن را سازماندهى، تقبل و اداره مىكردند.
«ژان
باتيست سى»اولين كسى بود كه بر نقش حياتى كارآفرينان در جابجايى منابع
اقتصادى براساس اصول بهرهورى تأكيد كرد. «ژان باتيست سى» كارآفرينى را
مختص فردى مىدانست كه منابع اقتصادى را از يك حوزهى داراى بهرهورى و سود
پایين به حوزهى داراى بهرهورى و سود بالاتر منتقل مىكرد.
«مككلهلند»
تعريف گستردهترى از كارآفرينى بيان مىكند و فرآیند كارآفرينى را فراتر
از شغل و حرفه، بلكه يك شيوهی زندگى تعبير مىنمايد؛ به طورى كه خلاقيت و
نوآورى، عشق به كار و تلاش مستمر، پويايى، مخاطره پذيرى، آينده نگرى، ارزش
آفرينى، آرمان گرايى، فرصت گرايى، نياز به پيشرفت و مثبت انديشى، زير بنا و
اساس زندگى كارآفرينانه مىباشد؛ در اين زندگى شكست به معنای پلهاى براى
بالا رفتن و موقعيتى براى آموختن است. در دنیای کارآفرینی شکست، تصور ناقصى
از واقعيت مبهمی است كه در هدف وجود دارد؛ واقعهاى كه هنوز فوايد آن
تبديل به سود نشده است. در اين زندگى پول انگيزهى اصلى و اوليهی
فعاليتهاى اقتصادى نيست، بلكه معيارى براى سنجش ميزان موفقيت فرد محسوب
مىشود. در زندگى كارآفرينانه هدف اصلى از كار و فعاليت، ارضای حس كنجكاوى،
تحقق بخشيدن به آرمانها، آزادسازى انرژىهاى ذهنى و تبديل آنها به
ايدههاى عملى و درنهایت خلق ارزش است و همه چيز تحت الشعاع آرمان شخص قرار
مىگيرد.
در قرن شانزدهم ميلادى واژه فرانسوى Entreprendre
كارآفرينى اولين بار براى افرادى به كار برده شد كه در ماموريتهاى نظامى
خود را به خطر مىانداختند.
بعدها اين واژه به كسانى اطلاق شد كه مخاطره يك فعاليت اقتصادى را مىپذيرفتند و آن را سازماندهى، تقبل و اداره مىكردند.
«ژان
باتيست سى»اولين كسى بود كه بر نقش حياتى كارآفرينان در جابجايى منابع
اقتصادى براساس اصول بهرهورى تأكيد كرد. «ژان باتيست سى» كارآفرينى را
مختص فردى مىدانست كه منابع اقتصادى را از يك حوزهى داراى بهرهورى و سود
پایين به حوزهى داراى بهرهورى و سود بالاتر منتقل مىكرد.
«مككلهلند»
تعريف گستردهترى از كارآفرينى بيان مىكند و فرآیند كارآفرينى را فراتر
از شغل و حرفه، بلكه يك شيوهی زندگى تعبير مىنمايد؛ به طورى كه خلاقيت و
نوآورى، عشق به كار و تلاش مستمر، پويايى، مخاطره پذيرى، آينده نگرى، ارزش
آفرينى، آرمان گرايى، فرصت گرايى، نياز به پيشرفت و مثبت انديشى، زير بنا و
اساس زندگى كارآفرينانه مىباشد؛ در اين زندگى شكست به معنای پلهاى براى
بالا رفتن و موقعيتى براى آموختن است. در دنیای کارآفرینی شکست، تصور ناقصى
از واقعيت مبهمی است كه در هدف وجود دارد؛ واقعهاى كه هنوز فوايد آن
تبديل به سود نشده است. در اين زندگى پول انگيزهى اصلى و اوليهی
فعاليتهاى اقتصادى نيست، بلكه معيارى براى سنجش ميزان موفقيت فرد محسوب
مىشود. در زندگى كارآفرينانه هدف اصلى از كار و فعاليت، ارضای حس كنجكاوى،
تحقق بخشيدن به آرمانها، آزادسازى انرژىهاى ذهنى و تبديل آنها به
ايدههاى عملى و درنهایت خلق ارزش است و همه چيز تحت الشعاع آرمان شخص قرار
مىگيرد.